Pixel

Pixel = پیکسل

پیکسل

در تصویربرداری دیجیتال، پیکسل[1] ، پِل[2]، یا عنصر تصویر، کوچکترین عنصر آدرس پذیر در یک تصویر شطرنجی یا کوچکترین عنصر آدرس پذیر در دستگاه نمایشگر ماتریس نقطه‌ای است. در اغلب نمایشگرهای دیجیتال، پیکسل‌ها کوچک‌ترین عنصری هستند که می‌توان از طریق نرم‌افزار دستکاری کرد.

هر پیکسل نمونه ای از یک تصویر اصلی یا مصنوعی است. عموما هرچه نمون ها بیشتر باشند، نمایش دقیق تری از نسخه اصلی ارائه می‌دهند. غلظت یا میزان هر پیکسل متغیر است. در سیستم های تصویربرداری رنگی، یک رنگ معمولاً با ترکیب غلظت سه یا چهار جزء (مانند قرمز، سبز و آبی، یا فیروزه ای، سرخابی، زرد و سیاه) نشان داده می شود.  در برخی از موارد (مانند توصیف حسگرهای دوربین)، پیکسل به یک عنصر اسکالر (قابل شمارش) از یک نمایش مرکب اشاره دارد (که در مورد حسگر دوربین «فوتوسایت[3]» نامیده می‌شود، گاهی اوقات هم از «سِنسِل[4]» استفاده می‌شود) در حالی که در موارد دیگر (مانند اِم آر آی[5]) ممکن است به مجموعه‌ای از شدت مؤلفه‌ها برای موقعیت مکانی خاص اشاره داشته باشد.

 

 

نرم‌افزارها در رایانه‌های رایج اولیه ناچاراً با وضوح پایین ارائه می‌شد، که با پیکسل‌های بزرگ برای چشم غیرمسلح قابل مشاهده بودند. گرافیک‌هایی که تحت این محدودیت‌ها ساخته می‌شوند را می‌توان هنر پیکسل[6] نامید، خصوصاً در مورد بازی‌های ویدیویی. با این حال، رایانه‌ها و نمایشگرهای مدرن به راحتی می‌توانند پیکسل‌های خیلی بیشتری نسبت به آنچه قبلاً ممکن بود ارائه دهند، که برای اندازه گیری نیاز به استفاده از مقیاسهای بزرگ مانند مگاپیکسل دارد.

وجه تسمیه

کلمه «پیکسل» ترکیبی از پیکس (مخفف کلمه پیکچرز[7] و برگفته از پیکس[8]) و اِل (مخفف اِلِمِنت[9] یا عنصر) است. کلمه پیکس در سرفصل های مجله ورایتی[10] در سال 1932 به عنوان مخفف کلمه پیکچرز با اشاره به فیلم ها ظاهر شد. در سال 1938، پیکس برای ارجاع به تصاویر ثابت تهیه شده توسط عکاس‌خبرنگاران استفاده می شد.

کلمه «پیکسل» برای اولین بار در سال 1965 توسط «فردریک سی. بیلینگزلی» از جِی پی اِل (آزمایشگاه رانش جت ناسا)[11] در توصیف اجزاء تصاویر ماه و مریخ که توسط کاوشگرهای فضایی اسکن شده بود انتشار یافت. «بیلینگزلی» این کلمه را از «کیث ای. مک فارلند»، از بخش دقت عمومی در «پالو آلتو[12]» آموخته بود، که به نوبه خود گفت که نمی‌دانست منشأ آن کجاست. «مک فارلند» به سادگی گفت که «در آن زمان در حال استفاده بود» (حدود 1963)

مفهوم «عنصر تصویر» به اولین روزهای تلویزیون برمی‌گردد، به عنوان مثال کلمه آلمانی بِلدپونکت[13] در امتیاز ثبت اختراع آلمانی پاول نیپکُو[14] در سال 1888 (کلمه آلمانی برای پیکسل، ترجمه لغت به لغت «نقطه تصویر»). طبق ریشه‌شناسی‌های مختلف، اولین انتشار خود واژه «عنصر تصویر» در سال 1927 در مجله وایرلس وُرلد[15] بود،  اگرچه قبلاً در ثبت اختراعات مختلف ایالات متحده که از سال 1911 ثبت شده بودند، استفاده شده بود.

برخی از نویسندگان  در اوایل سال 1972 پیکسل را به عنوان «سلول تصویری[16]» توضیح می دهند. در گرافیک و در پردازش تصویر و ویدئو، اغلب به جای پیکسل از پِل استفاده می شود. به عنوان مثال، آی بی اِم[17] از «پِل» در مرجع فنی خود برای رایانه شخصی اصلی استفاده کرد.

کلمه «پیکسیلیشن[18]» با همین املا، یک تکنیک فیلم‌سازی نامرتبط است که به آغاز سینما برمی‌گردد، که در آن بازیگران زنده فریم به فریم ژست می‌گرفتند و برای ایجاد انیمیشن استاپ موشن عکس گرفته می‌شوند. یک کلمه باستانی انگلیسی به معنای «تصرف توسط ارواح (پیکسیز[19])»، برای توصیف روند انیمیشن از اوایل دهه 1950 استفاده شده است. انیماتورهای مختلف، از جمله نورمن مک لارن و گرانت مونرو، به محبوبیت آن نسبت داده شده اند.

تکنیکال

به طور کلی پیکسل به عنوان کوچکترین جزء یک تصویر دیجیتال در نظر گرفته می شود. با این حال، این تعریف بسیار به شرایط وابسته است. به عنوان مثال، می‌تواند «پیکسل‌های چاپ‌شده» در یک صفحه باشد یا پیکسل‌هایی که توسط سیگنال‌های الکترونیکی حمل می‌شوند یا با مقادیر دیجیتال نشان داده می‌شوند، یا پیکسل‌هایی در یک نمایشگر، یا پیکسل‌هایی در دوربین دیجیتال (اجزاء حسگر نوری). این فهرست کامل نیست و بسته به زمینه، مترادف‌هایی شامل «پِل» ، «سَمپِل[20]»، «بایت[21]»، «بیت[22]»، «دات[23]» و «اِسپات[24]» دارد. پیکسل ها را همچنین می توان به عنوان واحد اندازه گیری استفاده کرد مانند: 2400 پیکسل در هر اینچ (پی پی آی[25])، 640 پیکسل در هر خط (پی پی اِل[26])، یا با فاصله 10 پیکسل از هم.

واحد های اندازه گیری «نقطه در هر اینچ – دی پی آی[27]» و «پیکسل در هر اینچ- پی پی آی» گاهی اوقات به جای یکدیگر استفاده می‌شوند، اما معانی کاملا متمایزی دارند، به‌ویژه برای دستگاه‌های چاپگر، که در آن دی پی آی معیاری برای چگالی نقطه‌ گذاری چاپگر است (به عنوان مثال، قطرات جوهر). به عنوان مثال، یک تصویر عکاسی با کیفیت بالا ممکن است با 600 پی پی آی بر روی یک چاپگر جوهرافشان 1200 دی پی آی چاپ شود. حتی اعداد دی پی آی  بالاتر، مانند 4800 که توسط سازندگان چاپگر از سال 2002 نقل شده است، به معنی وضوح قابل دستیابی نیست.

هرچه پیکسل های بیشتری برای نمایش یک تصویر استفاده شود، نتیجه به تصویر اصلی نزدیک تر است. گاهی اوقات به تعداد پیکسل های یک تصویر «رزولوشن[28]» می‌گویند، اگرچه «رزولوشن» تعریف دقیق‌تری دارد. تعداد پیکسل ها را می توان به صورت یک عدد بیان کرد، (مانند یک دوربین دیجیتال «سه مگاپیکسلی» که دارای سه میلیون پیکسل اسمی است) یا به عنوان یک جفت عدد (مانند یک «نمایشگر 640 در 480» که دارای 640 پیکسل از یک سمت به سمت دیگر و 480 از بالا به پایین است (مانند یک صفحه نمایش  وی جی اِی[29]) و بنابراین دارای تعداد کل 640 × 480 = 307200 پیکسل یا 0.3 مگاپیکسل است).

پیکسل‌ها یا نمونه‌های رنگی که یک تصویر دیجیتالی را تشکیل می‌دهند (مانند یک فایل جِی پی ای جی[30] که در یک صفحه وب استفاده می‌شود) بسته به اینکه کامپیوتر چگونه یک تصویر را نمایش می‌دهد، ممکن است با پیکسل‌های صفحه مطابقت داشته باشند یا نداشته باشد. در محاسبات، تصویری که از پیکسل تشکیل شده باشد، به عنوان تصویر «بیت مپ[31]» یا تصویر شطرنجی شناخته می شود. کلمه «رَستِر[32] – شطرنجی» از الگوهای اسکن تلویزیونی سرچشمه می گیرد و به طور گسترده برای توصیف تکنیک های مشابه چاپ نیم تُن و ذخیره سازی استفاده می شود.

الگوهای نمونه برداری

برای راحتی، پیکسل ها معمولاً در یک شبکه دو بعدی منظم مرتب می شوند. با استفاده از این چیدمان، بسیاری از عملیات های رایج را می توان با اعمال یکنواخت عملیات مشابه برای هر پیکسل به طور مستقل اجرا کرد. ترتیب‌های دیگری نیز برای پیکسل‌ها ممکن است (با برخی از الگوهای نمونه‌برداری حتی تغییر شکل (یا هسته‌ی) هر پیکسل در سراسر تصویر). به همین دلیل، هنگام به تولید تصویر در یک دستگاه و نمایش آن در دستگاه دیگر یا هنگام تبدیل داده های تصویر از یک فرمت پیکسلی به فرمت دیگر، باید مراقب بود. مثلاُ:

  • صفحه نمایش های اِل سی دی معمولاً از یک شبکه پلکانی استفاده می کنند که در آن اجزای قرمز، سبز و آبی در مکان های کمی متفاوت نمونه برداری می شوند. «رندر ساب پیکسلی» فناوری است که از این تفاوت ها برای بهبود رندر متن در صفحه نمایش اِل سی دی بهره می برد.
  • اکثریت قریب به اتفاق دوربین‌های دیجیتال رنگی از فیلتر «بایر[33]» استفاده می‌کنند که در نتیجه یک شبکه منظم از پیکسل‌ها ایجاد می‌شود که رنگ هر پیکسل به موقعیت آن در شبکه بستگی دارد.
  • یک کلیپ مپ از یک الگوی نمونه برداری سلسله مراتبی استفاده می کند که در آن اندازه تکیه‌گاه هر پیکسل به مکان آن در سلسله مراتب بستگی دارد.
  • شبکه‌های تابدار زمانی استفاده می‌شوند که هندسه زیربنایی غیرمسطح باشد، مانند تصاویری از زمین از فضا.
  • استفاده از شبکه‌های غیریکنواخت یک حوزه تحقیقاتی فعال است که در تلاش برای دور زدن نرخ نایکوئیست سابق است.
  • پیکسل ها در مانیتورهای رایانه معمولاً «مربع» هستند (یعنی گام نمونه برداری افقی و عمودی برابر دارند). پیکسل‌ها در سیستم‌های دیگر اغلب «مستطیلی» هستند (یعنی گام نمونه‌برداری افقی و عمودی نابرابر)، مانند فرمت‌های ویدئویی دیجیتال با نسبت‌های تصویری مختلف، مانند فرمت‌های آنامورفیک عریض 601 استاندارد تصویر دیجیتال.

رزولوشن مانیتورهای کامپیوتر

رایانه ها می توانند از پیکسل ها برای نمایش یک تصویر که اغلب یک تصویر انتزاعی نشان دهنده رابط کاربری گرافیکی است، استفاده کنند. وضوح این تصویر «رزولوشن نمایشگر» نامیده می شود و توسط کارت گرافیک کامپیوتر تعیین می شود. نمایشگرهای اِل سی دی نیز از پیکسل ها برای نمایش تصویر استفاده می کنند و دارای وضوح اصلی (نِیتیو رزولوشن[34]) هستند. هر پیکسل از سه گانه تشکیل شده است که تعداد این سه گانه ها وضوح اصلی را تعیین می کند. در برخی از مانیتورهای سی آر تی[35]، نرخ حرکت پرتو ممکن است ثابت باشد، که منجر به وضوح اصلی ثابت می شود. اکثر مانیتورهای سی آر تی نرخ حرکت پرتو ثابتی ندارند، به این معنی که اصلا رزولوشن اصلی ندارند، در عوض آنها مجموعه‌ای از وضوح‌ها دارند که به خوبی پشتیبانی می‌شوند. برای تولید واضح‌ترین تصاویر ممکن در اِل سی دی، کاربر باید مطمئن شود. وضوح صفحه نمایش کامپیوتر با وضوح اصلی مانیتور مطابقت دارد.

رزولوشن تلسکوپ ها

مقیاس پیکسلی که در نجوم استفاده می شود، فاصله زاویه ای بین دو جسم در آسمان است که روی آشکارساز به اندازه یک پیکسل از هم جدا می شوند (سی سی دی[36] یا تراشه مادون قرمز). مقیاس s اندازه‌گیری‌شده بر حسب رادیان، نسبت فاصله پیکسلی p و فاصله کانونی f اپتیک قبلی، s = p/f است. (فاصله کانونی حاصل ضرب نسبت کانونی با قطر عدسی یا آینه مربوطه است.)

از آنجا که s معمولاً در واحدهای ثانیه قوسی در هر پیکسل بیان می شود، و 1 رادیان برابر است با (180/π) × 3600 ≈ 206265 ثانیه قوسی، و از آنجا که فاصله کانونی اغلب بر حسب میلی متر و اندازه پیکسل ها بر حسب میکرومتر است که خود ضریب دیگری از 1000 است، فرمول اغلب به صورت s = 206 p / f نقل می شود.

بیت در هر پیکسل

تعداد رنگ های متمایز که می تواند توسط یک پیکسل نمایش داده شود به تعداد بیت در هر پیکسل (بی پی پی[37]) بستگی دارد. یک تصویر 1 بی پی پی از 1 بیت برای هر پیکسل استفاده می کند، بنابراین هر پیکسل می تواند روشن یا خاموش باشد. هر بیت اضافی تعداد رنگ های موجود را دو برابر می کند، بنابراین یک تصویر 2 بی پی پی می تواند 4 رنگ داشته باشد و یک تصویر 3 بی پی پی می‌تواند 8 رنگ داشته باشد:

  • 1 بی پی پی یا 21 = 2 رنگ (مونوکروم-تک رنگ)
  • 2 بی پی پی یا 22 = 4 رنگ
  • 3 بی پی پی یا 23 = 8 رنگ
  • 4 بی پی پی یا 24 = 16 رنگ
  • 8 بی پی پی  یا 28 = 256 رنگ
  • 16 بی پی پی یا 216 = 65536 رنگ (های کالر[38])
  • 24 بی پی پی یا 224 = 16777216 رنگ (تروکالر[39])

برای عمق رنگ 15 بیت یا بیشتر در هر پیکسل، عمق معمولاً مجموع بیت هایی است که به هر یک از اجزای قرمز، سبز و آبی اختصاص داده می شود. «های کالر» که معمولاً به معنی 16 بی پی پی است، معمولاً دارای پنج بیت برای قرمز و آبی و شش بیت برای سبز است، زیرا چشم انسان به خطاهای سبز نسبت به دو رنگ اصلی دیگر حساس تر است. برای کاربردهایی که شامل شفافیت تصویر هستند، 16 بیت ممکن است به پنج بیت قرمز، سبز و آبی تقسیم شود و یک بیت برای شفافیت باقی بماند. عمق رنگ 24 بیتی اجازه 8 بیت را برای هر جزء می دهد. در برخی از سیستم ها، عمق 32 بیتی نیز در دسترس است: این بدان معنی است که هر پیکسل 24 بیتی 8 بیت اضافی برای توصیف شفافیت خود دارد (به منظور ترکیب با تصویر دیگر).

زیر پیکسل ها

بسیاری از سیستم‌های نمایش و جمع‌آوری تصویر قادر به نمایش یا تشخیص کانال‌های رنگی مختلف در یک سایت نیستند. بنابراین، شبکه پیکسل به مناطق تک رنگ تقسیم می شود که در هنگام مشاهده از فاصله، به رنگ نمایش داده شده یا حس شده کمک می کند. در برخی از نمایشگرها، مانند نمایشگرهای ال سی دی، ال ای دی[40]، و پلاسما، این مناطق تک رنگ به طور جداگانه عناصر آدرس پذیری هستند که به عنوان زیرپیکسل ها و عمدتاً رنگ های آر جی بی[41]، شناخته می شوند. به عنوان مثال، ال سی دی ها معمولاً هر پیکسل را به صورت عمودی به سه زیرپیکسل تقسیم می کنند. وقتی پیکسل مربع به سه زیرپیکسل تقسیم می شود، هر زیر پیکسل لزوما مستطیلی است. در اصطلاحات صنعت نمایش، زیرپیکسل ها اغلب به عنوان پیکسل نامیده می شوند، زیرا آنها عناصر اصلی آدرس پذیر از دید سخت افزار هستند و از این رو به جای «مدارهای زیرپیکسلی»، از «مدارهای پیکسلی» استفاده می شود.

اکثر سنسورهای تصویر دوربین دیجیتال از منطقه تک رنگ حسگر استفاده می کنند، به عنوان مثال با استفاده از الگوی فیلتر بایر، و در صنعت دوربین مشابه صنعت صفحه نمایش، اینها به عنوان پیکسل شناخته می شوند، نه ساب پیکسل.

برای سیستم‌های دارای زیرپیکسل، دو رویکرد متفاوت را می‌توان در نظر گرفت:

  • زیرپیکسل ها را می توان نادیده گرفت، پیکسل های تمام رنگی که به عنوان کوچکترین عنصر تصویربرداری آدرس پذیر در نظر گرفته می شوند.
  • زیرپیکسل‌ها را می‌توان در محاسبات رندر گنجاند، که به تحلیل و زمان پردازش بیشتری نیاز دارد، اما در برخی موارد می‌تواند تصاویر ظاهراً بهتری تولید کند.

این رویکرد اخیر که به عنوان رندر زیرپیکسلی شناخته می شود، از دانش هندسه پیکسل برای دستکاری سه زیرپیکسل رنگی به طور جداگانه استفاده می کند و باعث افزایش وضوح ظاهری نمایشگرهای رنگی می شود. در حالی که نمایشگرهای سی آر تی از نواحی فسفری با ماسک قرمز-سبز-آبی استفاده می کنند که توسط شبکه مشبکی به نام ماسک سایه ثابت می شود، برای همسو شدن با شطرنجی پیکسلی نمایش داده شده به مرحله کالیبراسیون دشواری نیاز دارد و بنابراین سی آر تی ها از رندر زیرپیکسلی استفاده نمی‌کنند.

پیکسل منطقی

در گرافیک، طراحی وب و رابط های کاربری، یک «پیکسل» ممکن است به یک طول ثابت اشاره داشته باشد تا یک پیکسل واقعی روی صفحه نمایشی که تراکم پیکسل های مختلف را در خود جای می‌دهد. یک تعریف استاندارد، مانند سی اس اس[42]، این است که یک پیکسل «فیزیکی» 1⁄96 اینچ (0.26 میلی متر) است. با انجام این کار مطمئن می‌شود که یک عنصر معین بدون توجه به وضوح صفحه نمایش آن به همان اندازه نمایش داده میشود.

با این حال، ممکن است برخی تنظیمات بیشتر بین یک پیکسل «فیزیکی» و یک پیکسل منطقی روی صفحه نمایش وجود داشته باشد. از آنجایی که صفحه‌ها در فواصل متفاوت مشاهده می‌شوند (تلفن، نمایشگر رایانه و تلویزیون را در نظر بگیرید)، طول مورد نظر (یک «پیکسل مرجع») نسبت به فاصله مشاهده مرجع (28 اینچ (71 سانتی‌متر) در سی اس اس) مقیاس‌بندی می‌شود. علاوه بر این، از آنجایی که تراکم پیکسل واقعی صفحه نمایش به ندرت مضرب 96 دی پی آی است، اغلب مقداری گرد کردن اعمال می شود تا یک پیکسل منطقی مقدار صحیحی از پیکسل های واقعی باشد. انجام این کار از رندرهای اضافی جلوگیری می کند. «پیکسل» نهایی که پس از این دو مرحله به دست می‌آید به «نقطه اتکا» تبدیل می‌شود که تمام اندازه‌گیری‌های مطلق دیگر (مثلاً «سانتی‌متر») بر آن استوار است.

نمونه کار شده، با یک تلویزیون 2160پی  30 اینچی (76 سانتی متر) که در فاصله 56 اینچ (140 سانتی متر) از بیننده قرار گرفته است:

محاسبه اندازه پیکسل های مقیاسی به این شکل:  1⁄96 اینچ × (56/28) = 1⁄48 اینچ (0.53 میلی متر).

محاسبه دی پی آی تلویزیونبه این شکل: 2160 / (30 اینچ / √9^2 + 16^2 × 16) ≈ 82.61 نقطه در اینچ.

محاسبه تعداد پیکسل واقعی در هر پیکسل منطقی را 1⁄48 اینج × 82.61 = 1.721 پیکسل

پس مرورگر استفاده از اندازه پیکسل 1.721 × یا گرد شده 2× را انتخاب می کند.

مگاپیکسل

مگاپیکسل (اِم پی[43]) یک میلیون پیکسل است. این اصطلاح نه تنها برای تعداد پیکسل های یک تصویر، بلکه برای بیان تعداد اجزاء حسگر تصویر دوربین های دیجیتال یا تعداد اجزاء نمایشگر نمایشگرهای دیجیتال استفاده می شود. برای مثال، دوربینی که یک تصویر 2048 × 1536 پیکسل (3،145،728 پیکسل تصویر تمام‌شده) می‌سازد، معمولاً از چند ردیف و ستون اضافی از عناصر حسگر استفاده می‌کند و معمولاً گفته می‌شود که «3.2 مگاپیکسل» یا «3.4 مگاپیکسل» دارد، بسته به اینکه عدد گزارش شده تعداد پیکسل «موثر» یا «کل» است.

پیکسل برای تعیین وضوح عکس استفاده می شود. وضوح عکس با ضرب تعداد پیکسل عرض و ارتفاع سنسور محاسبه می شود.

 

دوربین‌های دیجیتال از وسایل الکترونیکی حساس به نور استفاده می‌کنند، یا از دستگاه‌های بار جفت شده (سی سی دی – چارج کاپلد دیوایس)[44] یا حسگرهای تصویر نیمه رسانای اکسید-فلز مکمل (سی موس- کامپلیمِنتاری مِتال اوکساید سِمیکانداکتور)[45] که از تعداد زیادی واحد تک سنسوری تشکیل شده‌اند که هر یک شدت اندازه‌گیری شده را ثبت می‌کنند. در اکثر دوربین‌های دیجیتال، حسگر با یک فیلتر رنگی موزائیکی پوشیده شده است که دارای مناطق قرمز، سبز و آبی در آرایش «فیلتر بایر» است به طوری که هر جزء حسگر بتواند شدت یک رنگ اصلی نور را ثبت کند. دوربین اطلاعات رنگ عناصر حسگر مجاور هم را از طریق فرآیندی به نام  «دیموزائیکینگ[46]» درون‌یابی می‌کند تا تصویر نهایی را ایجاد کند. این عناصر حسگر اغلب «پیکسل» نامیده می شوند، حتی اگر آنها فقط یک کانال (فقط قرمز یا سبز یا آبی) از تصویر رنگی نهایی را ضبط کنند. بنابراین، دو کانال از سه کانال رنگی برای هر سنسور باید درون یابی (اینترپولیت[47]) شوند و یک دوربین به اصطلاح «اِن مگاپیکسلی» که یک تصویر «اِن مگاپیکسلی» تولید می کند، تنها یک سوم اطلاعاتی را که یک تصویر با همان اندازه می تواند از یک اسکنر دریافت کند، ارائه می دهد. بنابراین، بسته به تخصیص رنگ‌های اصلی، برخی از تضادهای رنگ ممکن است مبهم‌تر از سایرین به نظر برسند. (در آرایش بایر سبز دو برابر عناصر قرمز یا آبی است).

آزمایشگاه «دی اکس او[48]» مگاپیکسل ادراکی (پی – ام پیکس[49]) را اختراع کرد تا وضوحی را که دوربین هنگام جفت شدن با یک لنز خاص تولید می‌کند، اندازه‌گیری کند – در مقابل مگاپیکسل که سازنده برای یک دوربین اعلام می‌کند، که فقط بر اساس سنسور دوربین است. پی-اِم پیکس جدید ادعا می‌کند که ارزش دقیق‌تر و مرتبط‌تری برای عکاسان در هنگام سنجش وضوح دوربین ارائه می‌دهد. در اواسط سال 2013، لنز سیگما 35 میلی‌متری اف/1.4 دی جی اچ اس ام[50] که روی دوربین نیکون دی800[51]  نصب شده است، دارای بالاترین اندازه‌گیری پی-اِم پیکس بود. با این حال، با مقدار 23 مگاپیکسل، همچنان بیش از یک سوم سنسور 36.3 مگاپیکسلی دی800 را کاهش می‌دهد. در آگوست 2019، شیائومی رِدمی نوت 8 پرو[52] را به عنوان اولین گوشی هوشمند جهان با دوربین 64 مگاپیکسلی عرضه کرد. در 12 دسامبر 2019 سامسونگ اِی71[53] را منتشر کرد که دارای دوربین 64 مگاپیکسلی است. در اواخر سال 2019، شیائومی اولین تلفن دوربین با سنسور 108 مگاپیکسلی 1.33/1 اینچی را معرفی کرد. این سنسور از بسیاری از دوربین های بریج (دوربین های دیجیتال نیمه حرفه ای با لنز غیر قابل تغییر) با سنسور2.3/1 اینچی بزرگتر است.

یک روش جدید برای افزودن مگاپیکسل در یک دوربین «مایکرو فور ثِرد سیستم (اِم اِف تی یا اِم3/4»‌[54] معرفی شد که تنها از یک سنسور 16 مگاپیکسلی استفاده می کند اما می تواند با ایجاد دو نوردهی، تصویر 64 مگاپیکسلی آر اِی دبلیو[55] (40 مگاپیکسل جِی پی ای جی) تولید کند و سنسور را نیم پیکسل بین این دو تغییر دهد. با استفاده از یک سه پایه برای گرفتن چند عکس از یک نمونه، تصاویر 16 مگاپیکسلی متعدد به یک تصویر یکپارچه 64 مگاپیکسلی تبدیل می‌شوند.

[1] Pixel – px

[2] Pel

[3] photosite

[4] sensel

[5] MRI

[6] Pixel art

[7] pictures

[8] pics

[9] element

[10] Variety

[11] JPL

[12] Palo Alto

[13] Bildpunkt

[14] Paul Nipkow

[15] Wireless world

[16] Picture cell

[17] IBM

[18] Pixilation

[19] pixies

[20] sample

[21] Byte

[22] bit

[23] dot

[24] spot

[25] ppi

[26] ppl

[27] dpi

[28] resolution

[29] VGA

[30] JPEG

[31] bitmap

[32] raster

[33] bayer

[34] Native resolution

[35] CRT

[36] CCD

[37] bpp

[38] highcolor

[39] Truecolor

[40] LED

[41] RGB

[42] CSS

[43] MP

[44] Charge-coupled device – CCD

[45] Complementary Metal-Oxide Semiconductor – CMOS

[46] demosaicing

[47] interpolate

[48] DxO

[49] P-MPix

[50] f/1.4 DG HSM

[51] Nikon D800

[52] Redmi Note 8 Pro

[53] A71

[54] Micro Four Thirds System (MFT or M4/3)

[55] RAW